سفارش تبلیغ
صبا ویژن

+ کتاب بهترین دوست

سلام

امروز به نمایشگاه کتاب در ساری رفتیم.

نمایشگاه خیلی بزرگ وپر بود از کتاب.یک روحانی هم بود که برنا مه های خوبی اجرا میکرد .یک خانم هم بود که هر بچه ای قران وشعر میخوند بهش جایزه میداد.غر فه نقاشی هم بود که من هم رفتم نقاشی کشیدم وهدیه گرفتم.

بعد رفتیم داخل نمایشگاه وکلی کتاب خریدیم.مامانم اجازه داد با همه پولی که خودم پس انداز کردم ، هر چه کتاب میخواهم بخرم.من خیلی کتاب را دوست دارم .

خواهر کوچکم نیز خیلی به کتاب علاقه دارد .او کتابهای من یا مامانم را میگیرد وبا زبان خودش که ما نمی فهمیم شروع به خواندن کتاب میکند ومن ومامانم یواشکی به هم نگاه میکنیم وکلی میخندیم .وای به حال ما اگر او متوجه شود .انوقت خدا به دادمان برسد.

میخواهم در طول تابستان همه ان کتابها را بخوانم تا دانا تر شوم.


نویسنده : فافا ; ساعت 3:34 عصر ; پنج شنبه 86/3/31
تگ ها:
    پیام های دیگران ()   لینک